طنز پـَـ نـَـ پـَـ _سری نهم
با دوستم رفتیم باغ وحش ، جلوی قفسِ شیر وایسادیم . دوستم میگه: شیرِه ؟
میگم:پَــــ نَـــ پَــــ… گربه اس باباش مرده ریش گذاشته!
داشتم میرفتم باشگاه وسط راه یادم اومد یه چیزی رو یادم رفته، برگشتم خونه*در زدم داداشم در رو بازکرده با تعجب میپرسه قاسم تویی؟!!!نرفتی باشگاه؟
میگم:پَــــ نَ پَــــ قاسم رسید من دیلیوریشم…
دوستم خونمون بود هی سروصداشون میومد*دوستم گفت عروسیه؟
پـَـ نـَـ پـَـ همسایمون سرخ پوسته مراسم خاص خودشونه !
دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم ازراه اومده میگه خوابه؟
میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!
پدربزرگم فوت کرده تو قبرستونیم دوستم زنگ زده میگه کجایی؟ میگم بهشت زهرا ! میگه واسه چی ؟ میگم واسه پدر بزرگم* میگه اِ ؟ فوت کرده ؟
میگم پـَـــ نَ پـَـــــ تمرینی اومدیم مانور !
مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟!
پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن !
رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم . یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟
پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم !
اومدم یه سوسکو تو آشپزخونه بکشم … رفیقم می گه : می خوای بکشیش ؟
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ می خوام باهاش وارده مذاکره بشم اجاره خونه رو شریکی بدیم
نشستیم داریم “سقوط آزاد” میبینیم ، داداشم میگه این دریا ئه واقعا کیشه؟؟؟
پـَـ نـَـ پـَـ دارن اسکلمون میکنن … شهرک سینمایی رو آب کردن
با رفيقم وايساديم كنار اتوبان يه موتوري با صد تا سرعت از كنارمون رد شد. دوستم ميگه موتور بود ؟
پ نه پ ميگ ميگ بود !
=====================
جارو دستم بود داشتم میرفتم اتاقمو جارو بزنم ... عمه ام دید گفت داری میری جارو بزنی؟
پَـــ نَ پَـــ زنگ زدم بچه ها بیان قسمت ده هری پاتر رو بسازیم
رفتم پمپ بنزین به یارو میگم ۲۰ تا بزن. میگه ۲۰ لیتر؟
پـَـــ نــه پـَـــ ۲۰ تا قاشق چای خوری!!
رفتم انشامو خوندم،معلمه اومده میگه:اینو به سبکه خودت نوشتی؟
پـَـــ نــه پـَـــ به سبک استیل البرز نوشتم!
دارم جریان استیو جابز و ماجرای اختراع اپل رو برای بابام تعریف میکنم...بابام میگه اپل همین سیب گاز ده ست که رو کامپیوتره..
پـَـــ نــه پـَـــ این سیب همون سیبست که حوا گاز زده استیو هم دیده اسراف نشه.باقی سیبه رو ضمیمه لپتابش کرده!!!
رفتم ساندويچ بخرم،يارو ميگه:ميخواي بخوري؟
پ نه پ ميخوام بپوشم هركي منو ميبينه اشتهاش باز شه!
======================
رفتم ساعت سازی به یارو میگم ساعتم کار نمیکنه میپرسه یعنی درستش کنم ؟
پـَـــ نــه پـَـــ باهاش صحبت کن سر عقل بیاد برگرده سر کار
از یه عربه پرسیدن شما به خاطر نفت کشورتون انقدر پول دار هستید؟ نتونست بگه” پــَـــ نــَـــ پــَــــ ” , مـُـرد !
یکی منو دیده بهم میگه اسمت سحره؟
میگم پ نه پ لنگه ظهرم !
تو توالت بودم و تو حال خودم ، یک هو یکی محکم زد به در …
گفتم بله ، دیدم داداشمه میگه اه تو اونجایی !!!
گفتم پـَـ نـَـ پـَـ این صدای منشی توالته ! لطفا بعد از شنیدن بوق بفرمایین داخل !!!
یارو با ۱۶۰ تا سرعت زده به یه عابر پیاده ، عابره پرت شده ۲۰ متر اونطرفتر افتاده زمین هیچ تکونیم نمیخوره*دوستم میگه یعنی مرده؟
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ داره تمارض میکنه پنالتی بگیره !
دوستم داشته یه سوال درسی رو برام توضیح می داده بهش میگم از اول بگو متوجه نشدم. میگه از اول سوال؟
پ نه پ از جمع و تفریق اول ابتدایی شروع کن پایه ام قوی بشه!
رفتم توالت عمومی در میزنم ! مرده میگه: دستشویی داری؟
میگم : پ نه پ خواستم ببینم شما کم و کسری نداری !
بهش می گم با من ازدواج می کنی؟ می گه داری بهم پیشنهاد می دی؟
پـَـ نه پَــ، می خوام غیر مستقیم حالیت کنم مامانت تصادف کرده بری بیمارستان!
====================
همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟ می گه می خوای غذا درست کنی؟
پـَـ نه پَــ، می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی داره!
======================
نفس نفس زنون خودم رو رسوندم به اتوبوس. راننده می گه: می خوای سوار شی؟
میگم پـَـ نه پَــ، اومدم سفر خوشی رو براتون آرزو کنم!
======================
هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم... آمپولا رو دادم به پرستاره... می گه آمپول بزنم؟
پـَـ نه پَــ، توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!
=======================
به داداشم می گم برو عصای آقاجون رو بیار؛ می گه مگه آقاجون می خواد بره؟
پـَـ نه پَــ، می خواد به اذن پروردگار عصا رو تبدیل به اژدها کنه!
========================
به برادرم می گم تلویزیون رو بزن کانال دو... می گه روشنش کنم؟
پـَـ نه پَــ، تو بزن دو... من هُل می دم روشن شه!
========================
دوستم می گه امروز چندمه؟ می گم یکم. می گه یکم مرداد؟
پـَـ نه پَــ، امروز یکم فروردینه... عیدت مبارک عمو جون یه بوس بده!
========================
بسته سیگارمو گرفته که از توش سیگار برداره... می گه اِ اِ اِ همین یه نخه؟
پـَـ نه پَــ، این یه دونه چشم گذاشته، بقیه رفتن قایم شدن!
========================
دم دستشویی عمومی ایستاده ام تا نفر قبلی بیاد بیرون، اومده بیرون، می بینه دارم پیچ و تاب می خورم می گه دستشویی داری؟
پـَـ نه پَــ، دارم با صدای موزیکی که نواختی تمرین رقص عربی می کنم!
=========================
زنه شکمش اومده جلو، رفیق ما می پرسه این خانم حامله است؟
پـَـ نه پَــ، این زن آقا گرگه است، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده به شوهرش!
========================
تو هواپیما نشستم دارم دعا میخونم بغل دستیم میگه دعا میکنی سالم برسی؟
پـَـ نه پ َــ، دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا میکنم سقوط کنیم!
========================
خواهرم از بیرون میاد خونه... میبینه پشت سیستمم... می گه کامپیوتر روشن کردی؟
پـَـ نه پَــ، دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه!
=========================
کله صبحی رفیقم میخواست بیاد درس بخونیم، بهش زنگ زدم گفتم دوتا نون هم بگیر بیار.
گفت واسه صبحونه؟
پـَـ نه پَــ، واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون!
=======================
تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده می گه چیزی شکوندی؟
پـَـ نه پَــ، شیشه نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین!
======================
داشتیم تو خیابون قدم می زدیم كه یهو صداى ترمز شدیدى اومد و دو تا پا كه یكى عمودى یكى افقى رو هوا بود... خلاصه ملت جمع شدن بالای سر طرف، كه در این هنگام راننده پیاده شد و در كمال خونسردى گفت: آقا چیزیتون شد؟
یارو هم با همون وضع و صورت خونى مالى در حالی كه به سختى نفس می كشید گفت: پـَـ نه پَــ، خودمو انداختم زمین از داور پنالتى بگیرم!
راننده گفت: نمكدون! منظورم اینه كه می خواى زنگ بزنم اورژانس؟
یارو گفت: پـَـ نه پَــ، زنگ بزن برنامه نود، عادل اینا كارشناسى كنن صحنه پنالتى بود یا نه!
======================
دارم به خواهر زاده ام دیکته می گم... رسیده آخر خط، می گه برم سر خط؟
پـَـ نه پَــ، بقیشو رو فرش بنویس!
======================
بهرام رادان از یه بابایی آدرس پرسید ، طرف میگه ببخشید شما بازیگر نیستین ؟ رادان میگه پ ن پ پیک موتوریم !
پام گرفت به سنگ افتادم تو چاله صورتم گلی شد رفیقم میگه گلی شدی
میگم پ ن پ سرمو فرو کردم توی کاکائوی داغ ، بشم بستنی عروسکی بدم داداش کوچولوت منو بخوره!!!!!
رفتم در مغازه گفتم آقا نوشابه دارین؟
یارو گفت : مشکی دیگه!
گفتم : پ...
گفت: گمشوبیرون بی شعورعوضی! این چیه یاد گرفتن خودشونو مسخره میکنن.
گفتم : بابا میخواستم بگم پنیر هم میخوام.
کلی معذرت خواهی کرد و از خجالت من دراومد بعدش گفت: پنیر بسته ای؟؟
گفتم: پ نه پ! متری؟؟
گفتم و فرار کردم.
پرسيد شبى زحال من دلدارم * گفتم ز رنگ بوى تو بيزارم * گفتا نكند دو تا شده شلوارت * گفتم پ ن پ فقط تو رو دوست دارم
تو خیابون موتوریه اومد کیفم رو قاپید ، یارو میپرسه: دزد بود؟
میگم:پ ن پ اومده بود امانتیش رو ببره فقط خواست هیجانش بیشتر باشه!
به بابام میگم تصمیم گرفتم زن بگیرم میگه:میشناسیش؟ میگم:آره میگه:مجرده؟
میگم:پ ن پ منتظرم شوهرش اجازه بده بریم خواستگاری!
مرغ عشقم مرده و درحالی که پاهاش روبه بالاس افتاده کف قفس دوستم اومده میگه : اِ اِ اِ مرغ عشقت مرد ؟
پـَـــ نــه پـَـــ کمر درد داشت ، دکتر گفته باید طاق باز دراز بکشه کف قفس
=====================
عاقد سر سفره عقد: عروس خانوم وكيلم؟
پ ن پ دكتري! دعوت كرديم سطح مجلس بره بالا!
تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنيا اومده به دستيار ميگم چاقو رو بده ميگه ميخواي بند نافو ببري؟
پ ن پ ميخوام رقص چاقو كنم ازمامان بچه شاباش بگيرم!!!
عاقد:عروس خانم آیا وکیلم شما را به عقد دائم آقای .....در بیاورم ؟
عروس خانم: با اجازه بزرگترها بله
(ستاد مبارزه با فتنه پ ن پ واحد سیار مستقر در دفاتر ثبت ازدواج)
=====================
سر کلاس اقتصاد زنبور اومده.... استاد بعد نیم ساعت میگه زنبور بود؟
پ نه پ هواپیما اوباما بود اومده از ما نظام اقتصادی بیاموزه!!!
رفتم دانشگاه... دم در ازم میپرسن شما دانشجوی این دانشگاهی؟
پ نه پ دانشجوی آکسفوردم اومدم اینجا تفسیر قران بگذرونم !!!
رفتم دستتشویی هی دارم در میزنم! میگه هاااان، دستشویی داری؟
پـَـــ نــه پـَـــ خواستم بگم آخرین مهلت ثبت نام جشنواره حساب های قرض الحسنه بانک صادراته، جا نمونی! طرف اومد بیرون گفت خاک بر سرتون کنن که فقط بلدین از این چرت و پرتا بگین
(کمیته مبارزه با پـَـــ نــه پـَـــ , ستاد سیار مستقر در توالت عمومی)
پلیس می خواد ماشینو ببره پارکینگ به افسره می گم آقا تورو خدا نبر میگه ماشینو ؟؟؟؟
گفتم پَـــ نَ پَـــ گیتار شماعی زاده رو...
دیدم افسره عصبانی شد یه نگاه کرد به راننده جرثقیل گفت ببرش...گفتم غلط کردم جناب میخوای ماشینو ببری پارکینگ؟
گفت پَـــ نَ پـَـــ میخوایم بلندش کنیم زیرشو جارو کنیم.
به بابام گفتم سوئیچ ماشینو بده ...... گفت : می خوای بری جایی؟ ... گفتم : بله پدر عزیزم
(ستاد مبارزه با پَ نَ پَ - واحد فرزند صالح)
رفتم به كنار دلبرم باشادى * گفتا كه چه خوب ياد من افتادى * گفتم صنما تو عشق را استادى * گفتا په نه په تو ياد من ميدادى
به مامانم می گم: فکر کنم دیگه وقتشه از تنهایی در بیام، هر چی باشه بیست و شش سالمه مامان... میگه: یعنی زن می خوای پدرسوخته؟
میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه داداش توپول موپول میخواستم روم نمیشه مستقیم به بابا بگم !
مادر دانش آموزِ اومده مدرسه....معلم بهش میگه با بچتون ریاضی تمرین کنین....میگه تو خونه؟
پَـــ نَ پــــ تو زمین های خاکی ! اکثر قهرمانا از زمین های خاکی شروع کردن !!!
یارو اومده خونه رو ببینه واسه خرید. تا طبقه سوم با پله اومده میگه پس اینجا کلا آسانسور نداره!!
پَـــ نَ پَــــ آسانسور داره ولی از طبقه چهارم شروع میشه !
زنگ زدم ۱۱۰، یارو پرسید اتفاقی افتاده؟
گفتم: پـَـــ نَ پـَـــ شما زنگ نزدید نگران شدم، گفتم حتما اونجا اتفاقی افتاده!!!
روز مادر یه گل رز خریدم داشتم میرفتم خونه! دوستم منو دیده میگه: بــه بــه گل خریدی!! گلِـه رزِ !؟؟
میگم پــ نـــ پــ گل خداداد عزیزی به استرالیا توی مقدماتی جام جهانی 1998ههه!میخوای صحنه آهسته اش رو نشونت بدم!؟!؟ !!
رفتم بانک میگم میخوام حساب باز کنم ...متصدی میگه اومدی حساب باز کنی ؟؟؟
میگم پ نه پ اومدم 3000 میلیارد دیگه اختلاص کنم !!!!!
===================
کامپيوترم يه ويروس وحشي گرفته بود رفتم کلي پول آنتي ويروس اورجينال دادم بعد سه ساعت اسکن ويروسه رو پيدا کرده پيغام داده: آيا مطمئن هستيد که مي خواهيد اين ويروس را حذف کنيد؟
پـــ نه پـــ مي خوام ازش نگهداري کنم بزرگ بشه عصاي دستم بشه!
ساعت ١١ اومدم خونه مامانم ميگه الان اومدي؟
ميگم.پَ نَ پَ ٢ساعت پيش اومدم الان تكرارش داره پخش ميكنه
کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم ، بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه !
به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم
از مترو واسه دانشگاه تاکسی گذاشتن...سوار شدیم...دوستم میگه پول میگیرن؟؟
پ نه پ فی سبیل لالله کار میکنن... واسه تولید علم!!!
به بابام می گم برو تو حموم و نگا کن سوسک نباشه … میگه دکککی .. می ترسی؟!؟!
پَ نه پَ با احساساتم بازی کرده نمی خوام ریختشو ببینم !
دارم تو خونه رو ترد میل میدوام …. بابام میاد میگه داری میدویی لاغر کنی …؟!؟!
پَ نه پَ کلاسم دیر شده عجله دارم !
میخوایم بریم خونه ی جدیدمون ، مامانم میگه این همه اثاثو باید با کامیون ببریم ؟!!
میگم : پـَـــ نــه پـَـــ راست کلیک کن ، کات کنشون ، برو تو خونه جدیده پیست کن !
رو دیوار مارمولک بود،داداشم دیده میگه مارمولکه؟
پـَـــ نــه پـَـــ سوسماره معتاد شده به این روز افتاده ببین عبرت بگیر !
رفتم ساندویچی..نوشابه آورده ..میگه نی بذارم؟؟
پـَـــ نــه پـَـــ فلوت بذار !
دیروز رفتم نون بربری گرفتم اومدم خونه بابام گفت نون بربریه؟
گفتم پـَـــ نــه پـَـــ بیسکویت خانوادست !
دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنـــا کنم؟
میگم پـــ ن پـــــــ بزار آهنگ تـایتـانیک بزارم آروم غرق شو..!
دوستم میگه با گوشی برم اینترنت از شارژم کم میشه ؟
میگم پ نه پ از صندوق ذخیره ارزی سازمان اوپک کم میشه !
به دوستم اس ام اس زدم میگم کلاس تشکیل نمیشه.. جواب داده یعنی اوستاد نیومده ؟
بش میگم پ نه پ رفته قایم شده همه دارن دنبالش میگردن!
واسه عید قربون گوسفند گرفتیم..همسایمون اومده میگه میخوای قربونی بدین ؟
میگم پ نه پ گذاشتیم دم در حاجی که از مکه اومد یاد داستان اسماعیل و پدرش بیفته !
=======================
یه گنجشک مرده رو یکی از دوستام داره خاکش میکنه داداشم میگه دارن خاکش میکنن؟
میگم پـَـــ نــه پـَـــ دارن میکارنش واسه سال بعد محصول بده!!!
تنهایی داشتم کمد اتاقمو جابجا میکردم مثل هرکول دودستی کمدمو تو بغل میگرفتم جابجاش میکردم مادرم از راه رسید پرسید کمدتو جابجا میکنی؟
گفتم پ ن پ دلش گرفته بود بغلش کردم دلداریش بدم !
یارو اومده مغازه یه حوله برداشته میگه آقا اینا حوله ست؟
میگم پ ن پ نون بربریه ، کنجدی هم دارم !
با دوستم توى خيابون داشتيم ميرفتيم،مأمور راهنمائی و رانندگى داشت يكى رو جريمه ميكرد
دوستم به راننده گفت داره جريمه ت ميكنه؟
گفتم پ نه پ داره باهاش احوال پرسى ميكنه
رفتم سر خاک خدا بیامرزی دارم خرما تعارف می کنم ، طرف برداشته میگه فاتحه است دیگه نه؟ پَ نه پَ خدا بیامرز زنده شده داریم جشن می گیریم!
با دوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینیش دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی؟ پَ نه پَ اومدیم بکوبیمش 3 طبقه بسازیم!!!
تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه ، رفیقم اومده میگه داری تعمیرش میکنی ؟! پَ نه پَ دارم با گِیج روغن درد و دل میکنم !!




